آدرس جدید در همین پست نوشته شده
violetweblog.com
violetweblog.com
با خوندن نوشته ها و اعتراض این دختر،یه خواننده خاموش،اشک شوق تو چشمام جمع شد و فهمیدم مهمم حتی اگه به اجبار بخوان حذفم کنن.
قبلش لازمه یه توضیح بدم که شاید سالها قبل هم تو وبلاگم بهش اشاره کرده بودم.
وقتی قرار شد نوید(مدیر سایت که روحش قرین رحمت باشه) یک دامین مخصوص ثبت کنه، اسمش رو گذاشت disable.ir ، از من نظر خواست...گفتم من این اسم رو دوست ندارم چون مفهومی از ناتوانی داره در حالیکه ممکنه جسم ما ناتوان باشه ولی روحمون نه...گفت پس چه نامی پیشنهاد میدی؟ گفتم بذار یک کم فکر کنم و بعدش...special نام سایت رو بذار اسپشیال به معنای خاص و این شد که سایت اسپشیال فعلی شکل گرفت.
و اما کامنت:
...فقط بخون و مزه مزه اش کن
درست مثل نوشیدن یه فنجون چایی عطری همراه با طعم خوش گز فرد اعلا
"به سلامتی آغوشی که هنوز برای من یکی، جا داره
به سلامتی چشمهایی که هنوزم ارزش دعوا داره
رستاک"
ودر نهایت
"هرچقدرم آروم و منطقی باشی
بازم یه چیزایی هست که به خاطرشونالان داشتم با دوستی حرف میزدم که از موقعیت پیش اومده تو زندگیش خیلی شاکی بود.
یکم حرف زدیم و من در ضمن اینکه بهش حق دادم که شاکی باشه،چیزهایی که به نظرم می رسید می تونه آرومش کنه و از قله خشم بیارتش پایین...تا بتونه منطقی تر فکر کنه و تصمیم بگیره رو بهش می گفتم و گوشزد می کردم...
که یهو بُرّاق شد که نمی خواد منو نصیحت کنی!!!!
گفتم من اصن عادت ندارم کسی رو نصیحت کنم...
گفت این مدل حرف زدن تو قاموس من یعنی نصیحت کردن دیگری...
گفتم ولی تو قاموس من یعنی هم فکری،یعنی حرف زدن در یه مورد واحد و سبک شدن،نه ارائه راه حل و راهکار...
....واقعا به نظر تو نوعی من نصیحت می کنم آدم ها رو و خودم خبر ندارم که لحنم نصیحت کننده است؟
نظر؟انتقاد؟پیشنهاد؟
در این برنامه می شنوید:
-گفتاری به مناسبت تولد بهرام بیضایی
- متنی من باب سالگرد اکبر رادی
-داستانهای امیر علی،این هفته تعطیلات
و....
ساعتی پیش لبم رو گاز گرفتم و قلمبه شده...حالا با هر جویدن یه قاچ سیبی که دارم میخورم...یه بارم مجددا گوشت داخل دهان قلمبه شده ام،میاد زیر دندونم :(((
سیبم مزه لب میده :)